فروید خود را قهرمان نامید باور من بر همین است که ایشان یک قهرمان تکرار نشدنی هستند فروید در اخرین روزهای عمر خویش میگوید من هرگز کار را برای انها اسان نخواهم کرد و اینکه همین الان من از سردر گمی انها لذت می برم
فروید به چه چیزی دست یافته بود که نگفت ؟ یا فکر می کرد اینده گان یافته های اورا نمی پذیرند ؟ با تمام انتقاد هایی که به این روانشناس بزرگ وجود دارد اما او بی نظیر مانده است فروید از مفاهیمی صحبت کرد که در را برای روانشناسان بعد از خود باز کرد
به اعتقاد من فروید شخصیت انسان را مانند یک مکانیک ماهر کنکاش کرده است
به پاس نامدار روانشناسی قرن بیستم چند خطی از روانشناسی نیروی اول می نویسم
فروید معتقد بود در حالات هیستری نشانه های فشار جنسی که از حدود متعارف خارج شده است ، دیده میشودواین نتیجه نیروهای محدود کننده میل جنسی مثل شرم و ترس است ، نیروهای محدود کننده جنسی و البته سر کوبی میل جنسی و محدودیت ، امیال جنسی را از بین نمی برد بلکه در انها یک تغییر ایجاد می کند وامیال مربوط به لیبیدو را به شکل بیماری در می اورد ایشان معتقد بودند کسی که مبتلا به هیستری است در او نشانه های میل جنسی البته به ظاهر دیده نمی شود اما از طریق تجزیه و تحلیل روانی ریشه اولیه جنسی دیده میشود .
این مرد بزرگ معتقد بود که لیبیدو انرژی عمومی جنسی است که اگر در هر ناحیه ای از بدن متمرکز شود ان ناحیه را منطقه تحریک زا میگویند فروید از نهاد صحبت میکند که برابر نفس اماره در اسلام است نهاد از اصل لذت پیروی میکند و سرکش است لجوج است لیبیدو در نهاد قرار دارد میتواند به هر شکلی فعال گردد و انرزی روانی انسان را به ان سمت بکشاند بنابر این میل برای ارضای برخی تکانه های نهاد تولید اضطراب می کند این اضطراب روانرنجور ترس نا هشیار از تنبیه شدن به ظاهر نشان دادن تکانشی رفتار تحت سلطه نهاد است این یعنی تعارض بین نهاد و من است .
فروید صاحب سبک است سبک او در هر نظریه ای دیده میشود حتی نزدیکترین یاران او هم به فروید وامدار ماندند گرچه هر کدامشان روانشناسان بزرگی شدند اما فروید در تاریخ روانشناسی برای ان کسانی که در رشته روانشاسی تحصیل کرده اند بی تردید بزرگ روانشاسی است برای کسانی که کار درمان انجام میدهند این جمله فروید نصف درمان است رویا شاهراهی برای رسیدن به نا هشیاری است فروید از مکانسمهای دفاعی صحبت می کند که بی تردید زیباست علمی است کامل ، او این ابزارها را در دستان همه رواندرمانگران و مشاوران قرار داده است تا به وسیله این ابزارها به تشخیص برسند فروید به شدت کار میکرد شاید کمتر روانشناسی به اندازه فروید کار میکرد
مشکل فروید از انجا شروع شد که درمانی را ابداع کرد که واقعا عمیق کنکاش میکرد در همان زمان وقتی خواست انا دخترش را از فیلتر روانکاوی عبور دهد بسیاری عمل فروید را زنا با محارم دانستند چون روانکاوی در نا خود اگاه عمیق جستجو می کند
از جمله او پیداست که که نا گفته های هر فرد در کجا قرار دارد انجا مرکزی است به ظاهر دست نیافتنی اما فروید بار ها و بارها ناهشیاری را جستجو کرد

لطفا امتیاز هید
  • عالی (15)
  • خوب (0)
  • قابل قبول (0)
  • ضعیف (10)

فرستادن دیدگاه


حامیان