225px-Raymond_Cattell
 کتل در سال ۱۹۰۵ در شهر استافوردشایر انگلستان به دنیا آمد. کتل در ۱۶ سالگی برای تحصیل در رشته فیزیک و شیمی وارد دانشگاه لندن شد و سه سال بعد با درجه ممتاز فارغ‌التحصیل شد. در مدتی که در لندن بود علاقه او به مشکلات اجتماعی تشدید شد، ولی به این نتیجه رسید که تحصیل در علوم طبیعی او را برای پرداختن به این‌گونه مشکلات مجهز نمی‌کند. او به این نتیجه رسید که بهترین راه‌حل این است که در زمینه بررسی ذهن انسان تسلط یابد. این، تصمیمی جسورانه در سال ۱۹۲۴ بود زیرا رشته روان‌شناسی در انگلستان فرصت‌های حرفه‌ای ناچیزی را فراهم می‌کرد و فقط شش کرسی استادی در این رشته وجود داشت. روان‌شناسی، رشته‌ای برای آدم‌های غیرعادی محسوب می‌شد. کتل به رغم توصیه دوستان، تحصیلات عالی در دانشگاه لندن را آغاز کرد و در سال ۱۹۲۹ دکترای خود را گرفت.
کتل در سال ۱۹۳۰ ازدواج کرد و از همسرش صاحب یک فرزند شد، اما پس از مدتی –در مدتی كه کتل بر روی تحلیل عاملی برای ارزیابی ساختار شخصیت تحقیق می‌كرد و درنتیجه کار مفرط، رژیم غذایی نامناسب، و سکونت اجباری در آپارتمانی سرد به اختلال مزمنی دچار شدو همسرش به‌علت اینکه آینده مالی وی ضعیف شده بود و کاملاً در کار خودش غرق شده بود او را ترک کرد
کتل هشت سال بعد از اینکه دکترای خود را گرفته بود، بالاخره، کار تمام‌وقتی را در رشته مورد علاقه خود به دست آورد. روان‌شناس مشهور امریکا ادوراد ثرندایک‏، از کتل دعوت کرد تا یک سال را در آزمایشگاه ثرندایک واقع در دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک بگذراند. سال بعد، کتل مقام استادی در دانشگاه کلارک واقع در شهر وُرستر ایالت ماساچوست را پذیرفت و در سال ۱۹۴۱ به دانشگاه هاروراد رفت، جایی که به گفته او “نیروی خلاقیتش‌” شکوفا شد. از جمله همکاران او هنری موری، گوردون آلپورت و ویلیام شلدون بودند که شلدون مشغول ساختن نظریه خود درباره شخصیت و تیپ بدن بود. او همچنین در ۴۰ سالگی در دانشگاه ایلی‌نویز با مقام استاد پژوهش مشغول به کار شد.
کتل در سال ۱۹۴۶ ازدواج دومی نمود و از همسر دوم سه فرزند یافت. ازدواج دوم او با یک ریاضیدان که در تمایلات پژوهشی‌اش سهیم بود انجام شد.
وی در سال ۱۹۹۷ از انجمن روان‌شناسی آمریکا مدال طلا دریافت کرد. و سرانجام در ۹۲ سالگی در هونولولوی هاوایی درگذشت. خانواده کتل سایت یادبودی را به او اختصاص داده است كه زندگی‌نامه، عکس‌ها، جوایز، ستایش‌ها، و آگهی‌های ترحیم را شامل می‌شود]
اساتید و افراد موثر بر كتل
کتل در مدت تحصیلات عالی در دانشگاه لندن با روان‌شناس و آماردان مشهور چارلز اسپیرمن (Charles Edward Spearman) که روش تحلیل عاملی را به وجود آورده بود کار کرد.[۸] درحالی که اسپیرمن از تحلیل عاملی برای ارزیابی توانایی‌های ذهنی استفاده کرده بود، کتل تصمیم گرفت که این روش را در مورد ساختار شخصیت اجرا کند.[۹]
همچنین كتل، فهرست آلپورت و آدبرت (Allport & Odbert) را به كمتر از ۲۰۰ صفت متراكم كرده و برای هر صفت، درجه‌بندی همتاها و خود فرد را جمع‌آوری كرد و آنگاه برای تعیین اینكه چه تعدادی از عوامل شخصیتی زمینه‌ای می‌توانند الگوی همبستگی‌ها بین درجه‌بندی‌های صفات را تشكیل دهند، از تحلیل عاملی استفاده كرد، تحلیل او ۱۶ عامل به دست داد.[۱۰]
آثار
کتل از پرکارترین دانشمندان روان‌شناس به حساب می‌آید و مقاله‌ها و کتاب‌هایی که نوشته و تست‌هایی که تهیه و تعبیه کرده است فهرست بلندی را تشکیل می دهد.[۱۱] او افزون بر ۵۰۰ مقاله و ۴۳ کتاب منتشر کرد، دستاوردی ماندگار که احساس تعهد و پشتکار او را می‌رساند.[۱۲]
ابتكارات علمی
تقسیم‌بندی هوش به سیال و متبلور؛ کتل هوش را به دو دسته سیال و متبلور تقسیم می‌کند. به عقیده وی، هوش سیال استعداد ادراك كلی است كه به كاركرد فیزیولوژیكی مغز وابسته است. اما هوش متبلور به تجربه‌ها، تحصیل و آموخته‌ها وابستگی دارد. همبستگی این دو مؤلفه هوش فرد را به وجود می‌آورد.[۱۳]
استفاده از روش‌های تحلیل عاملی شخصیت؛ نظریه شخصیت‌شناسی کتل در دسته نظریه‌های تحلیل عاملی جای می‌گیرد.[۱۴] با پیشرفت روش‌های آماری در قرن بیستم و به‌ویژه روش تحلیل عوامل(factor analysis) ،‌ گرایش عده‌ای از محققان متوجه این روش‌ها برای تجزیه و تحلیل ساختار شخصیت شد. این عده كه در حقیقت دنباله‌رو كارهای آمار شناسانی، مانند گالتون (Francis Galton) و اسپیرمن بودند، اساساً برای شناخت شخصیت معتقد به تجزیه و خرد كردن آن به اجزاء كوچك‌تر بودند تا بتوان این اجزاء كوچك‌تر را آسان‌تر مورد مطالعه قرار داد مثلاً كسانی چون ترستون و گیلفورد (Louis Thurstone & J.P.Guilford) هوش را با استفاده از روش تحلیل عوامل به عامل‌هایی تجزیه كردند. همچنین كتل و گیلفورد نیز شخصیت را به عوامل تشكیل‌دهنده‌ آن تقسیم كردند.[۱۵] اما نظریه کتل جامع‌ترین و وسیع‌ترین آن‌هاست.[۱۶]
کتل نسبت به روش تحلیل عاملی متغیرهای اصلی شخصیت علاقه شدید نشان می‌دهد و می‌گوید: اگر بحث از شخصیت نتواند چیزی را به اثبات برساند و اندازه بگیرد، باید نام آن را فلسفه یا هنر گذاشت! نه نظریه شخصیت.[۱۷]
در سال‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ تعدادی پرسشنامه “یك‌بعدی” دیگر برای سنجش خصیصه‌های خاص طراحی شد. اما نخستین‌بار رابرت برن رویتر (Robert Bernreuter) بود كه نشان داد با یك آزمون می‌توان به طور همزمان چندین خصیصه را اندازه‌گیری كرد. برای انجام این كار ابتدا تعداد زیادی پرسش‌های گزارش شخصی گردآوری و مشخص كرد كه كدام‌یك از آن‌ها می‌توانند بین افراد نمره‌بالا و نمره‌پایین در هر یك از چهار آزمون تشكیل‌دهنده آزمون اصلی تمیز قائل شوند. این چهار آزمون عبارت بودند از: درونگرایی- برون‌گرایی، سلطه‌گری- سلطه‌پذیری، تمایلات روان رنجورانه ‌و خودكفایی. با این روش او توانست آزمونی با ۱۲۵ پرسش تهیه كند، كه با پاسخگویی به آن بتوان ابعاد چهارگانه ذكر شده را در شخصیت اندازه‌گیری كرد.
جان ‌سی. فلاناگان (John C.Flanagan) با این اعتقاد كه چرا خصیصه اعلام شده از سوی برن رویتر از یكدیگر مستقل نیستند، اقلام پرسش‌نامه او را در معرض تحلیل عاملی قرار داد. با این تحلیل عاملی ‌فلاناگان اعلام كرد كه در همه پرسش‌های پرسش‌نامه برن رویتر دو عامل می‌توانند جمع شوند یعنی این پرسشنامه فقط دو عامل (یا خصیصه) را اندازه‌ می‌گیرد نه چهار خصیصه را. او این دو خصیصه را به خودمطمئن، ‌پرخشاگر اجتماعی در برابر خودآگاه،‌ از نظر عاطفی بی‌ثبات و اجتماعی در برابر غیراجتماعی نامید.
روش فلاناگان از سوی دیگر محققان مورد تقلید قرار گرفت و آزمون‌های چندبُعدی دیگری به این سبك به دنیای سنجش شخصیت معرفی شدند. سه نمونه از معروف‌ترین این‌گونه آزمون‌ها یكی خوی‌سنج گیلفورد – زیمرمن (Guilford – Zimmerman Temperament Survey) است، كه ده نمره در مورد خصیصه‌هایی چون فعالیتی عمومی، سلطه‌طلبی، ‌اجتماعی بودن،‌ ثبات عاطفی و دوستانه بودن به دست می‌دهد. دیگری پرسشنامه شانزده‌عاملی شخصیتی كتل است كه خصیصه‌های متقابل را می‌سنجد.[۱۸]
كتل با استفاده از درجه‌بندی مقیاس‌هایی كه از بررسی كلمات مربوط به شخصیت در زبان انگلیسی به دست آمده بود، داده‌هایی از یك نمونه گسترده از مردم عادی به دست آورد و شانزده عامل شخصیت را از آن‌ها استخراج كرد.[۱۹] كتل بر این باور بود كه اگر افراد آن میزانی را كه از این صفات برخوردارند، اندازه‌گیری كنند، بدین ترتیب، كشف ساختارهای زیربنایی كه در همه افراد مشترك است، ممكن می‌شود. از تحقیقات پرسشنامه‌ای كه او در مورد نمونه‌های وسیعی از افراد به‌هنجار (عادی) انجام داد، به این نتیجه رسید كه شانزده صفت پایه (عمقی) وجود دارند كه شخصیت انسان را وصف می‌كنند. این صفات را می‌توان با استفاده از پرسشنامه شانزده عاملی شخصیت كتل ارزیابی كرد. كتل اسم‌های خاصی برای هر یك از این عوامل دو قطبی به كار گرفت؛‌ ولی اصطلاحات داده شده در جدول (۱) معانی گسترده آن‌ها را نشان می‌دهد.[۲۰]
کتل برای ارزیابی شخصیت چندین آزمون ساخت که مشهورترین آن‌ها پرسشنامه‌ی ۱۶ عاملی شخصیت (Factor Questionnaire Sixteen Personality) است که به اختصار (۱۶PF) نام دارد و بر ۱۶ صفت عمقی استوار است. این آزمون برای افراد ۱۶ساله و بالاتر ساخته شده و در هر ۱۶ مقیاس نمراتی را در اختیار می‌گذارد. پاسخ‌ها به صورت عینی نمره‌گذاری می‌شوند؛ نمره‌گذاری و تعبیر کامپیوتری موجود است از (۱۶PF) وسیعاً برای ارزیابی شخصیت به منظور پژوهش، تشخیص بالینی و پیش‌بینی موفقیت شغلی استفاده شده است. این آزمون به ۴۰ زبان ترجمه شده است.
به عنوان نمونه، نیمرخ (۱۶PF) را برای یک خلبان فرضی در نظر بگیرید؛ با خواندن امتیازات بالا و پایین این نمودار درمی‌یابیم که فلان فرد از لحاظ هیجانی باثبات، وظیفه‌شناس، مخاطره‌جو، واقع‌بین، اهل عمل، متکی به نفس، مهارشده، و آرمیده است. و فلان خلبان تنیده، بیمناک (بزدل) است.[۲۱]
جدول زیر. شامل شانزده عامل شخصیت كتل است كه از داده‌های پرسشنامه‌ای گرفته شده است.[۲۲]
خودار غیرخودار
كم‌هوش باهوش
پایدار (من – نیرومند) هیجانی – روان‌رنجوری
متواضع گستاخ، جسور
آرام، متین بی‌خیال
مصلحت‌اندیش وظیفه‌شناس- باوجدان
كم‌رو – خجالتی ماجراجو – نترس
انعطاف‌ناپذیر انعطاف‌پذیر
خوش‌باور – ساده‌دل بدگمان – مشكوك
اهل عمل تخیلی
رُك – صاف و صادق زیرك – ناقلا
خونسرد نگران – دلواپس
وابسته به گروه متكی به خود
محافظه‌كار – محتاط آزمایش‌كننده – ریسك‌كننده
نامرتب – به‌هم ریخته مرتب – كنترل شده
آرمیده – آرام تنیده – عصبی
برداشت کتل از ماهیت انسان
کتل دیدگاه های واضحی را در مورد سوالات مربوط به ماهیت انسان ارائه نمی کند. اما ما می توانیم با بررسی تعریف او از شخصیت برداشتهای او را استنباط کنیم.
تعریف شخصیت از دیدگاه کتل: ” شخصیت چیزی است که امکان پیش بینی آنچه یک شخص در یک موقعیت معین انجام خواهد داد را فراهم می کند” (cattell.1950 p2)
ازاین جمله می توان اینگونه استنباط کرد که کتل رفتار انسان را قابل پیش بینی می داند، به اعتقاد کتل هنگامی که ما صفتهایی را که شخصیت از آنها ترکیب می شود را بشناسیم می توانیم پیش بینی کنیم یک فرد در یک موقعیت معین چگونه رفتار خواهد کرد و وقتی بتوانیم رفتار را پیش بینی کنیم می توانیم آنرا کنترل کنیم.(Schultz&Schultz.1998)
برای اینکه رفتار قابل پیش بینی باشد باید فرض شود که قانونمند و دارای نظم است زیرا پیش بینی بدون نظم و ثبات امکان پذیر نیست بنابراین به نظر می رسد دردیدگاه کتل جایی برای بی قاعدگی و خودبخودی بودن وجود ندارد زیرا چنین ویژگی هایی فرآیند پیش بینی را نفی می کند.
بدین ترتیب به نظر می رسد دیدگاه کتل در مورد اراده در مقابل جبر همسو با جبرگرایی قرار می گیرد البته به این نکته باید توجه کرد که کتل بطور کامل اراده و اختیار را رد نمی کند زیرا او اعتقاد دارد که ” ممکن است روانشناسی روزی دریابد که قوانین رفتار آن روشن نشده است ولی تا این شناخت حاصل نشود روانشناسان همچنان به نظم علت و معلولی اعتقاد خواهند داشت”(شولتز،۱۹۹۵٫کریمی وهمکاران،۱۳۷۷)
نظام کتل هیچ هدف غایی و ضروری را که بر رفتار فرد تسلط داشته باشد مطرح نمی کند نه خودشکوفایی و نه تعارض های روانی_جنسی اما او به تأثیر تعیین کننده دوران نوزادی اعتراف می کند.
به اعتقاد او نگرشهای اجتماعی سالم، فراخود، احساس امنیت و تمایل به روان رنجور خویی تا زمانی که ما به سن ۶ سالگی برسیم شکل می گیرند.(همان منبع)
ولی از نوشته های کتل به این برداشت نمی رسیم که او ما را برای ابد زندانی و اسیر این عوامل دوران کودکی می داند. بطوری که قادر به اصلاح یا تغییر آنها در مراحل بالاتر رشد نباشیم( شولتز و شولتز۱۹۹۸٫ سید محمدی، ۱۳۷۹).
در زمینه موضوع طبیعت وپرورش (وراثت در مقابل محیط)به اعتقاد کتل ما تحت نفوذ هر دو عامل هستیم ومعتقد به تاثیر نسبی وراثت ومحیط در شکل دهی شخصیت است.(شولتز،۱۹۹۵٫کریمی وهمکاران،۱۳۷۷)
کتل مانند اکثر روانشناسان شخصیت دو عامل وراثت و یادگیری یا طبیعت و تربیت را در رشد شخصیت مورد تأکید قرار داده است با این وصف تفاوت او با سایر روانشناسان سرشناس این رشته در این است که تلاش کرده است تا سهم عوامل محیطی یا ارثی تأثیر گذار در هر صفت رامشخص کند.
به این منظور آزمونهای شخصیتی را در مورد تعداد زیادی از خانواده ها به اجرا درآورد و الگوهای نمرات درون هر خانواده و بین خانواده ها را تحلیل کرد. کتل از تحلیل این اطلاعات به این نتیجه رسید که اهمیت تاثیر عوامل محیطی وارثی از صفتی به صفت دیگر متفاوت است برای مثال ۸۰ تا ۹۰ درصد از تغییرات مربوط به نمرات حاصل از توانایی‌های هوشی نتیجه وراثت است حال آنکه تأثیر عوامل ارثی در روان آزردگی شاید از نصف این ارقام نیز کمتر باشد. در مجموع می توان حدس زد که دوسوم از ویژگی های شخصیتی را محیط و یک سوم را وراثت تعیین می کند.( هاندل بای، پاولیک و کتل ۱۹۶۵)
درزمینه موضوع بی همتایی یا جهانشمولی کتل موضعی میانه را اتخاذ و اشاره می کند که هم صفتهای مشترک قابل اطلاق به همه کس در یک فرهنگ و هم صفتهای یگانه ای که مشخصه هر فرداند وجود دارند.(همان منبع)
در مورد خوش بینی یا بدبینی نسبت به ماهیت انسان، کتل در سالهای جوانی درباره ماهیت انسان و توانایی ما به حل نارسایی های اجتماعی خوش بین بود. او نوشت که مردم دانش و کنترل بیشتری را درباره محیط خود حاصل خواهند کرد، او براین باور بود که هوش انسان افزایش خواهد یافت و انتظار داشت که در زمان حیات خود ” زندگی اجتماعی خیرخواهانه تری” از شهروندان شاغل خلاق نظاره کند ولی واقعیت با انتظارات او منطبق نشد و در سال ۱۹۷۴ کتل نوشت که مقداری از خوش بینی خود را در مورد بشریت از دست داده است و نه فقط آدمها و جوامع آنها در مسیر امیدهای کتل پیشرفت نکردند بلکه به نظر کتل حتی پسرفت هم کرده اند
نتیجه گیری کلی از نظریه کتل
مردی که حجم عظیمی از پژوهش ها را عرضه کرده ومقادیر به یاد ماندنی از داده ها را در زمینه ای گردآورده که معمولا با تاریخچه های موردی وهمین طور حدس ها وگمان های ذهنی همراه بوده است وخلاصه کسی که راه های تازه ای را برای ارزیابی شخصیت ابداع کرده است،به سادگی نمی توان فراموش کرد.اگر هیچ دلیلی غیر ازحجم صرف پژوهش های وی وجود نداشته باشد با این حال نیز نظام کتل شایسته توجه است.(شولتز،۱۹۹۵٫کریمی وهمکاران،۱۳۷۷۹)
اما حجم پژوهش ها وروش پیچیده تحلیل عاملی وی از جمله دلایل عدم پذیرش دیدگاه او بوده است.کتل نوشت که “او دچار یک احساس شکست فاحش”در متقاعدسازی دیگران در مورد خردمندانه بودن غایی رویکرد خود که او با حرارت از آن به عنوان تنها روش باارزش در مطالعه شخصیت دفاع می کند،شده است.(کتل،۱۹۷۴٫شولتز،۱۹۹۵)
کارهای او بسیار مورد احترام وتحسین بوده اما به ندرت مورد مطالعه قرار گرفته اند.متاسفانه این موضوع بویژه در ایالات متحده صحت دارد.نظریه اواز محبوبیت چندانی در میان روانشناسان آمریکایی به اندازه نظریه های دیگر شخصیت برخوردار نیست و در بین مردمان عادی به هیچ وجه شناخته شده نیست.بخشی از دلایل چنین برخوردی ماهیت دشوار وفنی بودن آن است،ولی با این حال،انتقادهای خاص و ویژه ای بر جوهره روش او متوجه بوده است.(شولتز،۱۹۹۵٫کریمی وهمکاران،۱۳۷۷)
علی رغم این ادعای موجه که تحلیل عاملی یک فن بسیار عینی ودقیق است هنوز هم امکان نفوذ عوامل ذهنی در کل روش پژوهش کتل وجود دارد،در چندین مرحله از فرآیند پژوهش تصمیم هایی باید گرفته شود که به عقیده منتقدان ممکن است تحت تاثیر عقاید وعلایق شخصی قرار گرفته باشد.به عنوان مثال در گام مقدماتی جمع آوری داده ها روانشناس باید تصمیم بگیرد که کدام آزمون خاص را به کار برد وچه جنبه هایی از رفتار را اندازه بگیرد.سپس محقق باید تصمیم بگیرد کدام فن خاص تحلیل عاملی را بکار گیرد واتفاق نظر همگانی درباره این پرسش وجود ندارد.
این ها به این معنی نیست که نظریه کتل از نقطه نظر این گونه تصمیم ها ضعف دارد بلکه صرفا امکان نفوذ خطاهای ذهنی در یک روش تحلیل عاملی وجود دارد این نکته ای از آسیب پذیری است که نه فقط در رویکرد کتل بلکه در سایر روش ها ی پژوهشی نیز ممکن است وجود داشته باشد.(شولتز،۱۹۹۵٫کریمی وهمکاران،۱۳۷۷)
جامعیت نظریه کتل:تردید کمی در مورد اینکه کتل نظریه شخصیت جامعی را ارائه کرده است وجود دارد،نظریه او به گستره وسیعی از پدیده های مختلف هم بهنجار وهم نابهنجار می پردازد،علاوه برآن نظریه او هم به عوامل زیستی وهم به عوامل اجتماعی وفرهنگی که در رفتار تاثیر دارندتوجه می کند.(Reckman,1989)
علی رغم فقدان شناخت کامل ودرخور دیدگاه کتل،وی همچنان معتقد است که رویکرد او روزی ما را قادر به شناخت رفتار انسان با همان دقتی خواهد کرد که حرکت سیاره ها را امروز می توان پیش بینی کرد.(شولتز،۱۹۹۵٫کریمی وهمکاران،۱۳۷۷)
کتل همچنین به طور کاملی پیچیدگی های انگیزش رفتار واین حقیقت را که هم روانشناسی باید از روش های اندازه گیری استفاده کندرا مطرح نمود.(Reckman,1989)
همچنین وی به این موضوع توجه کرد که مابه سه دلیل نمی توانیم به طور دراز مدت بر روی استفاده از آزمایشات دو متغیره در تحقیقاتمان تاکید کنیم:
دلیل اول این است که یکی از نقاط ضعف آن ها این است که برخی زمان ها مانع مطالعه موضوعات انسانی اساسی می شوند،برای مثال تلاش برای تصور انجام آزمایشات کنترل شده در مورد داغدیدگی”.(Reckman,1989) دلیل دوم این است که خیلی از مفاهیم مهم روانشناختی مثل عشق ،عدالت یا روان رنجوری ها نمی توانند به طور کامل توسط متغیر های مستقل اندازه گیری شوند.(همان منبع)
وسومین دلیل این است که محققان گاهی اینگونه فرض می کنند که آزمایشات کنترل شده می توانند به نتایجی در مورد وابستگی علی بین رویدادها منجرشوند که حکم به مطلق بودن کنند،البته چنین نتایجی تقریباغیر محتمل است.(Cattell,1957.Reckman,1989)
رویکرد دو متغیری که شامل مورد پژوهی،تحلیل رویا ،تداعی آزادوشیوه های مشابه است بسیار ذهنی است.این رویکرد داده های اثبات پذیر وکمی را به بار نمی آورد.(شولتز وشولتز،۱۹۹۸٫سیدمحمدی،۱۳۸۵)
کتل نوشت،”متخصص بالینی از نظر قلبی بی ریا ومهربان است اما می توانیم بگوییم از نظر مغزی تا اندازه ای در ابهام می ماند.(کتل،۱۹۵۹)
ولی کتل پیشنهاد نمی کند که محققان رویکردهای دو متغیری را رها کنند،او معتقد بود که همه روش هااز جمله رویکردهای دومتغیره ارزش خاص خود را دارند(Reckman,1989)
دقت وآزمون پذیری:کتل یکی از نظریه پردازانی است که اهمیت زیادی به ساختار نظریه بر اساس اندازه گیری های دقیق می دهد،او به منظور تعریف وتصحیح مفاهیم نظریه اش از روش های پیشرفته ودقیق تحلیل عاملی استفاده کرد،با این حال برخی منتقدان معتقدند که داده های او مملو از ابهام وذهنی هستند،آنها عقیده دارند که کتل در تحلیل عاملی اش فقط به صفات معینی توجه کرده است،ولی کتل بیان می کند که این یک انتقاد پیش پا افتاده است زیرا وی تلاش زیادی برای وارد کردن همه صفات واقعی انسان در تحلیل های عاملی خود کرده است.همچنین او در بیان ساختار شخصیت برای بررسی همه صفاتی که می توانند در توصیف رفتار مورد استفاده قرار گیرند تلاش زیادی کرد که با این موضوع می توان این انتقاد را رد نمود.(Reckman,1989)
انتقاد دیگر از رویکرد تحلیل عاملی ذهنیت در نام گذاری در نام گزاری عوامل است،علی رغم همه اهمیتی که کتل به عینیت در روش های اندازه گیری اش داده است در تحلیل های نهایی اش ودر تفسیر معنی عوامل از طریق نام گزاری آنها از قضاوت های ذهنی استفاده کرده است،کتل این محدودیت را قبول داشت ودر بکار بردن این برچسپ ها تا زمانی که تحلیل های مختلفی انجام شوند احتیاط می کرد.بنابراین او فقط نام هایی را برای عوامل به کار برد که پس از مطالعات مکرر شواهد حمایتی برای آنها فراهم شده بود،او همچنین شواهدی را در مورد وجود عوامل از طریق وارسی اعتبار با جمعیت های مختلف بدست آورد.علی رغم این انتقادها به نظر می رسد نظریه ریموند کتل در مقایسه با رویکردهای تحلیلی ،وجودی-انسانگرایانه،تئوری دقیق وظریفی است.(Reckman,1989 )
اعتبار تجربی
کتل زمان زیادی از تحقیق خود را صرف اعتبار وپایایی مفاهیم صفات بکار برده شده در نظریه اش کرد بنابراین حمایت تجربی قابل توجهی برای این مفاهیم اساسی وجود دارد.(همان منبع)
ارزش اکتشافی
بسیاری از روانشناسان معتقدند تلاش های کتل بعنوان یک محقق علمی قابل تحسین است،او یک محقق درجه یک با علایق گسترده در حوزه های مختلف است،او فردی است کنجکاو،باهوش،جسورومحققی پیشگام.(Reckman,1989)
علی رغم این نظریه کتل اثر زیادی روی فکر وعمل پژوهشگران روانشناسی نداشته است که دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد:
اول اینکه فهم کارهای کتل دشوار است ودوم اینکه اگرچه تحلیل عاملی به طور نسبی روش آماری عینی ودقیقی است بعضی از محققان معتقدند که عقاید خود محقق نیز می تواند نتایج را تحت تاثیر قرار دهدبرای همین به کار کتل وهمکارانش به دیده تردید نگریسته اند وسومین دلیل وشاید مهم ترین دلیل این است که کتل تلاش کمی برای گسترش نظریه اش در مورد پیش بینی رفتار از طریق محیط کرده است.(Reckman,1989)
ارزش کاربردی
کار کتل تاثیر قابل ملاحظه ای در حوزه تشخیص بالینی اختلالات ودر ارزیابی پیشرفت درمان داشته است،آن حتی تاثیر بیشتری در روانشناسی شغلی داشته است،برای مثال برای مشاوران شغلی آزمون های معتبری فراهم کرده است که اطلاعاتی را در مورد نوع شغلی که با علایق وتوانایی های اشخاص هماهنگی داشته و می تواندبرای آنها مناسب باشد فراهم می آورد،همچنین مدیران در تجارت وصنعت نیز از آزمون های کتل برای تصمیم گیری درباره جایگزینی کارگران در شغل های متناسب با استعدادها وشخصیت آنها استفاده می کنند.(Reckman,1989)
پژوهش های کتل
کتل بیشتر به تحقیق دل سپرده بود تا به رویکردهای نظری در برسی شخصیت.او از اکثر نظریه های شخصیت انتقاد می کردومعتقد بود که آنها پر از الفاظ وفاقد داده های کمی وکوشش برای اعتبار یابی آنها به صورت تجربی هستند او همچنین معتقد است که تعداد زیادی از روانشناسان بر نظریه ها بیش از حد وبه بهای از دست دادن روش شناسی دقیق وداده های معتبری که این روش شناسی می تواند فراهم کند تاکید ورزیده اند.”حرف زدن درباره نظریه ها آسانتر است ،اما نظریه پردازی جانشینی برای آزمایش تعیین کننده ونوعی جرات لازم برای تحقق کامل آن در مواجهه با دشواری های عملی نیست.(کتل،۱۹۷۴)
روش پژوهش کتل قانون نگر است.روش تحلیل عاملی شامل مطالعه گروه بزرگی از افراد ومحاسبه عملکرد میانگین آنها در انواع ابزارهای اندازه گیری است.با این وجود کتل گاهی اوقات از داده های خود برای توجیه مواردی از رفتار فردی استفاده کرد.
در بحث مربوط به روش های پژوهش کتل سه شیوه بررسی شخصیت را شرح داد:دومتغیری بالینی،چند متغیری.
رویکرد دومتغیری،روش آزمایشگاهی استاندارد است.در این رویکرد روانشناس متغیر مستقل را دستکاری می کندتا اثر آن را بر رفتار آزمودنی تعیین کند،رفتار آزمودنی ها متغیر وابسته است. (شولتز وشولتز،۱۹۹۸٫سیدمحمدی،۱۳۸۵)
رویکردهای دیگر در شخصیت به ویژه روش های بالینی وچند متغیری طیف وسیعی از متغیرها را بطور همزمان در نظر می گیرند وبه محققان امکان می دهند که پیوند میان همه جنبه های شخصیت را به صورتی که در موقعیت های واقعی زندگی وجود دارند کشف کنند.هر چند این دو روش در این مزیت مشترک هستند ولی در دقت وظرافت علمی با هم تفاوت دارند.(شولتز،۱۹۹۵٫کریمی وهمکاران،۱۳۷۷)
روش بالینی همانند تاریخچه موردی، تحلیل رویا، تداعی آزاد و فنون مشابه چنانکه در مورد نظریه پردازان روانکاوی دیدیم کاملا ذهنی است وداده های ثابت کردنی وکمیت پذیری را بدست نمی دهد .(همان منبع)
رویکرد چند متغیری که رویکرد ترجیحی کتل برای بررسی شخصیت است،داده های بسیار مشخصی را به بار می آورد.این رویکرد شامل شیوه آماری پیشرفته تحلیل عاملی است.کتل طرفدار دو نوع تحلیل عاملی است :شیوه RوشیوهP.
شیوهR که متداولترین فن تحلیلی است مستلزم گردآوری مقدار زیادی داده از یک گروه آزمودنی است.برای تعیین نمودن عوامل یا صفات شخصیت همبستگی های موجود بین تمام نمره ها محاسبه می شود.
شیوه P مستلزم جمع آوری مقدار زیادی داده از یک آزمودنی واحد طی دوره ای طولانی است. (شولتز وشولتز،۱۹۹۸٫سیدمحمدی،۱۳۸۵)
وقتی داده ها جمع آوری وصفت ها بوسیله تحلیل عاملی کشف شدند کتل در موضعی قرار داشت که به هدف غایی خود برسد:پیش بینی اینکه یک شخص در یک موقعیت معین چه کاری انجام خواهد داد.برای رسیدن به این هدف او یک معادله معین رفتاری را به کار برد :
R=f(p,s) یعنی پاسخ(رفتار شخص)تابعی است (f)از شخصیت(p)وموقعیت(s).اکنون ما میتوانیم p را با صفت های مربوط به پاسخ فرد جایگزین کنیم.به هر صفت براساس اینکه تا چه اندازه به موقعیت کنونی ارتباط بیشتری داشته باشد، در مقایسه با صفتی که با این موقعیت ارتباط کمتری دارد، وزن بالاتری داده می شود.به عنوان مثال اگر در یک موقعیت معین،R رفتار تنیس بازی کردن را نشان دهد می توانیم توانایی های یک شخص را با دانستن صفت های معینی از او پیش بینی کنیم.عامل هوش کلی یک عامل مربوط است زیرا خوب تنیس بازی کردن مستلزم برنامه ریزی از پیش است به عبارت دیگر هوش برابر است با توانایی برنامه ریزی .بنابراین به این صفت وزن بالاتری داده می شود.اشتیاق نیز ممکن است صفت مربوطی باشد اما تا حدودی کمتر از هوش وبنابراین وزن داده شده به آن کمتر خواهد بود.تحلیل همه صفت های مربوط به همین شیوه پیش می رود،تا اینکه همه عناصر در معادله مشخص شوند.بدین ترتیب امکان دارد بتوان پیش بینی کرد که شخص در موقعیت بازی تنیس چگونه عمل خواهد کرد.(شولتز،۱۹۹۵٫کریمی وهمکاران،۱۳۷۷)
بررسی های تحلیل عاملی
در اینجا ما تنها به معدودی از صدها بررسی تحلیل عاملی که توسط کتل وهمکارانش انجام شده است اشاره می کنیم.کتل به وراثت رفتار وتوارث پذیری صفات عمقی گوناگون مانند هوش ،توانمندی خودوتوانمندی فراخود علاقه زیادی داشت.
کتل وهمکارانش چند تحقیق را منتشر کردند که درآنهااز نمونه ای افزون بر ۳۰۰۰ پسر ۱۲ تا ۱۸ ساله استفاده کرده بودند.همه آنها باید از یک جنسیت باشند زیرا دوقلوهای یک تخمکی لزوما همجنس هستند.کتل وهمکارانش در یک تحقیق(۱۹۸۲)توارث پذیری سه صفت عمقی توانمندی خود(عاملC)توانمندی فراخود(عاملG)واحساس خود(عاملQ3)
را بررسی کردند.کتل این سه عامل را به این علت انتخاب کرد که متخصصان بالینی علاقه زیادی به آنها دارند.این پژوهشگران دوقلوهای یک تخمکی که با هم بزرگ شده بودند،دوقلوهای دوتخمکی که با هم بزرگ شده بودند،برادرهایی که باهم بزرگ شده بودند وکودکان نامربوط را که جدا از هم بزرگ شده بودندآزمایش کردند.این طبقه آخری گروه جمعیت کلی محسوب می شد.این پژوهشگران همانگونه که انتظار می رفت دریافتند که وراثت مقدار بسیار ناچیزی از واریانس توانمندی فراخود(عاملG)را توجیه می کند.وراثت پذیری جمعیت کلی ۵ درصد بود که نشان می دهد فراخود عمدتا حاصل آموزش یا محیط است.اما در مورد توانمندی خود(عاملC)واحساس خود(عاملQ3)ارزش های توارث پذیری بسیار بالاتر بودند.در جمعیت کلی،توارث پذیری خود ۴۰ درصد واحساس خود۶۳ درصد بود،یافته جالبی که طبق فرض کتل نشان می دهد صفات پویشی اکتسابی به صورت فرهنگی کسب می شوند.با این حال،پژوهشگران پس از بررسی ارزش های توارث پذیری در درون وبین خانواده ها دریافتند که احساس خود در بین خانواده ها توارث پذیری بیشتری(۶۵ درصد)از درون خانواده ها(۴۶درصد)داشت.این یافته حاکی است که برادر ها،حداقل در رابطه با احساس خود(خودپنداره)در درون خانواده به طور مشابهی در معرض تاثیرات فرهنگی قرار دارند.(فیست وفیست،۲۰۰۲٫سیدمحمدی،۱۳۸۴)
کتل(۱۹۸۰-۱۹۷۹)میانگین نتایج تحقیقات قبلی را محاسبه کرد وبرآوردهایی را از توارث پذیری ۱۸ صفت عمقی و۱۳ صفت مرتبه دوم بدست آورد.جالب اینکه توارث پذیریSizia/affectia و exvia/invia ،۵۰ درصد برآورد شده است.
Sizia/affectia صفت عمقی اساسی است که افراد را بر حسب خوددار وجدا در برابر معاشرتی وبا محبت توصیف می کند
exvia/invia صفت عمقی مرتبه دوم است که تقریبا با مفهوم درون گرایی/برون گرایی یونگ برابر است.کتل در مورد این دو صفت برآورد کرد که تقریبا نیمی از واریانس به عامل توارث پذیری ونیمی به عامل محیط مربوط می شود.(فیست وفیست،۲۰۰۲٫سیدمحمدی،۱۳۸۴)
قبل از اینکه به بحث توارث پذیری هوش بپردازیم،باید توضیح دهیم که کتل هوش سیال را از هوش متبلور متمایز کرد.
هوش سیال آن است که فرد را قادر می سازد با موضوعات جدید صرفنظر از تجربیات قبلی با آن سازگار شود.
از سوی دیگر هوش متبلور آن است که به یادگیری های قبلی برای حل کردن مسائل جاری بستگی دارد.عامل Bهوش متبلور محسوب شده است وکتل برآورد کردکه ارزش توارث پذیری ۶۰ درصد دارد.این برآورد در مورد هوش سیال که صفت مرتبه دوم است ۶۵ درصد می باشد.(کتل،۱۹۸۰-۱۹۷۹)
این ارزش های توارث پذیری نسبتا بالا حاکی ازآن است که هوش بیشتر ناشی از وراثت است تا محیط.(فیست وفیست،۲۰۰۲،سیدمحمدی،۱۳۸۴)
کتل همچنین برای تعیین نمودن رابطه بین صفات شخصیت وپایداری زناشویی از PF16 استفاده کرد.(کتل ونسل رد،۱۹۶۷).آزمودنی ها زوج های ازدواج کرده ای بودندکه یا ازدواجی پایدارویا ناپایدار داشتند.ملاک پایداری این بود که آیا یک زوج اقداماتی در جهت فسخ کردن ازدواج انجام داده اند یا نه.نتایج تحلیل عاملی نشان داد که پایداری زناشویی را می توان بر اساس نمره های آزمون پیش بینی کرد.زوج های ازدواج پایدار،صفات شخصیتی مشابهی داشتند در حالی که زوج های ازدواج های ناپایدار صفات شخصیتی بسیار متفاوتی را نشان دادند.(شولتز و شولتز ، ۱۹۹۸،سید محمدی ، ۱۳۸۵ )
کتل با اجرا کردن شیوه P،یک دانشجوی مرد دانشگاه را به مدت ۴۰ روز با استفاده از انواع مقیاس های سنجش مورد بررسی قرار داد(کتل وکراس،۱۹۵۲).هدف از این بررسی ،مقایسه کردن عوامل بدست آمده از تحلیل عاملی داده های این آزمودنی واحد با عوامل بدست آمده از تحلیل عاملی گروه بزرگی از آزمودنی هابود(شیوهR).
نتایج نشان داد که صفات منحصر به یک فرد نیز مشابه صفات مشترک در گروه بزرگی از افراد است. پژوهش دیگری افراد را از نظر صفت عمقی Q1(محافظه کار در برابر رادیکال وپذیرای تغییر)مقایسه کرد(ویلسون،اسمن و ماتیوس ، ۱۹۷۳)
از آزمودنی ها پرسیدند که ازبین نقاشی هایی که پیچیدگی وابهام متفاوتی داشتند کدام را ترجیح می دهند،برخی از نقاشی ها نمایش واضح مردم واشیا بودند.
نقاشی های دیگر انتزاعی ونابیانگر بودند،روشن نبود که این نقاشی ها چه چیزی را می خواهند نشان دهند.
همانگونه که پیش بینی می شد افرادی که در قسمت کم عاملQ1 یا محافظه کار نمره گرفتند،کارهای صریح وبیانگر را ترجیح دادند.آن هایی که در قسمت زیاد عامل Q1 یا رادیکال نمره گرفتند نقاشی های انتزاعی تر را ترجیح دادند.(شولتز وشولتز،۱۹۹۸٫سیدمحمدی،۱۳۸۵)
کاربرد نظریه کتل در درمان اختلالات روانی
مهم ترین جنبه رویکرد کتل این است که وی تلاش نمود تا عوامل مربوط به کل افراد جامعه را به طور آزمایشی مشخص کند و سپس کوشید تا انواع مختلف آسیب های روانی را با توجه به الگوهای خاص نمرات به دست آمده از این عوامل توصیف نماید .
کتل اعتقاد داشت که درمان موفق در مورد اختلالات روانی مبتنی بر سنجش صفات شخصیتی است که نه تنها نیم رخی را برای تشخیص فراهم می کنند بلکه هم چنین توضیحی در مورد انواع عوامل سرشتی مؤثر در رفتار هستند.
وی بیان می کند ابزارهای اندازه گیری معتبر و پایا می توانند به متخصص بالینی در قضاوت بهتر درباره تأثیر روش های درمانی کمک کند، این قضاوت می تواند به وسیله ارزیابی شخصیت مراجع قبل و بعد از مداخله درمانی و توجه به میزان تغییرات رفتاری انجام شود
تکنیک P به عنوان بهترین روش برای ارزیابی دقیق تغییرات مراجع در طول درمان پیشنهاد شده است، در این تکنیک مراجع در موقعیت های مختلف مورد آزمون قرار می گید تا صفات یگانه او مشخص شود
به اعتقاد کتل تمام طول درمان باید مبتنی بر اندازه گیری های دقیق باشد و در کنار آن مشاهده بالینی دقیق نیز مورد استفاده قرا گیرد اما همواره در کنار آزمون.
کتل بسیاری از عقاید فروید را می پذیرد اما او اعتقاد دارد یک درمان متنی بر اظهار نظر شخصی و نه بر اساس اندازه گیری می تواند در طولانی مدت خطری جدی به شمار آید
به وسیله بازسازی مجدد تجارب، مراجع می تواند در یک موقعیت بهتر واکنش های هیجانی خود را مجددا ارزیابی کند و سرانجام جنبه های منفی رفتارش را تغییر دهد.
به اعتقاد کتل درمان رفتار نابهنجار مبتنی بر این است که فرد پاسخ های جدیدی را در مقابل محر کهای تهدید کننده بیاموزد بنابراین او به صورتی محدود ارزش رویکردهای درمانی که از تحلیل گذشته استفاده می کنند (برای مثال روان تحلیل گری)و رویکرد شرطی سازی مجدد مثل رفتار درمانی را می پذیرد .
به اعتقاد کتل روش های اندازه گیری باید بر تمامی ساختارهای صفات شخص متمرکز باشند، ما نه می توانیم به سادگی بر روی تجارب آسیب زا و نه بر روی محدودیت های معین و نه بر حوزه های خاص تغییر رفتار تمرکز کنیم. به اعتقاد کتل متخصص باید محدوده کاملی از عوامل شخصیتی سرشتی که محدوده عملکرد شخص را تعیین می کنند و ترکیب پیچیده ای از صفات و احساساتی که الگوهای رفتار را تحت تأثیر قرار می دهند را در نظر بگیریم بنابراین ما به روش های اندازه گیری که ساختارهای زیربنایی پیچیده را ارزیابی کند نیاز داریم، در نتیجه برخی از انواع درمان وابسته به این که چه نوع عواملی باعث نوع خاصی از روان رنجوری ها یا روان پریشی ها شده اند نسبت به سایر درمان ها مؤثرتر خواهد بود، برای مثال در روان پریش هایی که مبتنی بر تعداد زیادی از عوامل سرشتی هستند درمان ممکن است شامل استفاده از داروها، شوک الکتریکی و جراح مغزی باشد .
از طرف دیگر در روان رنجوری های معینی درمان می تواند با تحلیل رویا و بازساری تجارب آسیب زا شروع شود و در جایی که مشکلات خفیف وجود دارند که وابسته به عوامل ارثی نیستند رفتاردرمانی می تواند مژثر باشد بنابراین کتل رویکردی التقاطی نسبت به درمان دارد اما او معتقد است همه درمان ها باید بر روش های اندازه گیری قوی مبتنی باشند .
مراحل رشد شخصیت
کتل رشد شخصیت انسان را به شش مرحله تقسیم می کند که گستره کامل زندگی از تولد تا سنین پیری را در برمی گیرد.
دوران نوزادی: که از تولد تا ۶ سالگی ادامه می یابد، دوران اصلی شکل دهی در رشد شخصیت است، در طول این دوره فرد قویاً تحت نفوذ والدین، خواهران، برادران، تجربه های از شیر گرفتن و آموزش آداب توالت رفتن است. در نتیجه ی این عوامل موثر، نگرشهای اجتماعی نخستین همراه با ثبات و قوت فراخود و خود ،احساس امنیت یا عدم امنیت، نگرش نسبت به مراجع قدرت و گرایش اجتماعی به روان رنجورخویی شکل می گیرند.(شولتز،۱۹۹۵٫کریمی وهمکاران،۱۳۷۷)
کتل یقیناً پیرو فروید نیست اما او این مفاهیم فرویدی را که دوره نوزادی در شکل دهی شخصیت تعیین کننده است و اینکه نیازها و تعارض های مرحله دهانی و مقعدی می توانند بر شخصیت اثر بگذارند را پذیرفت.
دوران کودکی: بین سالهای ۶ تا ۱۴ سالگی یعنی مرحله کودکی مسائل روانشناختی اندکی وجود دارد، کتل این سنین را زمان تحکیم بعد از دوره تعیین کننده نوزادی می داند، این دوره آغاز روندی است در جهت استقلال از والدین و ملازم با افزایش درهمانند سازی با همسالان،اما در مقایسه با مرحله بعدی مشکلات و مسائل عمده ای وجود ندارد.(شولتز،۱۹۹۵٫کریمی وهمکاران،۱۳۷۷)
دوره نوجوانی : کتل دوره نوجوانی را ( که در دیدگاه او از ۱۴ تا ۲۳ سالگی است) به عنوان مشکل زا ترین و فشارزاترین مرحله رشد می داند. وقوع اختلالهای روانی، روان رنجوری ها و بزهکاری در طول این دوره به شدت افزایش می یابد و تعارض های زیادی در زمینه گرایش های کسب استقلال، ابراز وجود و امیال جنسی به منصه ظهور می‌رساند.(شولتز،۱۹۹۵٫کریمی وهمکاران،۱۳۷۷)
مرحله پختگی: مرحله چهارم رشد یعنی مرحله پختگی از ۲۳ تا ۵۰ سالگی طول می‌کشد بطور کلی این دوره لااقل سالهای اولیه آن برای بیشتر مردم دوران مشغولیت ، شادمانی و مولد بودن است زیرا آنها آماده می شوند تا شغلی را برگزینند، ازدواج کنند و تشکیل خانواده بدهند در مقایسه با مراحل پیشین ، رشد شخصیت در این دوره کمتر سیال و بیشتر ساکن است و ثبات هیجانی افزایش می یابد.
در واقع کتل بین سنین ۲۳ تا ۵۰ سالگی تغییرات کمی در علایق و نگرشهای افراد می‌بیند.
مرحله اواخر پختگی شامل تغییر جهت ها و سازگاری ها در شخصیت در پاسخ به تغییرات بدنی، اجتماعی و روانشناختی است. در این زمان سلامت و قوت رو به ضعف می گذارد و همین طور از جذابیت شخص کاسته می شود و برای نخستین بار پایان زندگی در چشم انداز قرار میگیرد.
معمولا در این دوره یک بازبینی از ارزشهایی که شخص زندگی خود را حول آنها متمرکز کرده است و یا نوعی جستجوی خود ( یا برای خود) صورت می گیرد.
این دیدگاه شبیه به دیدگاه یونگ از تغییرات شخصیت در میانسالی است.
مرحله کهنسالی :کهنسالی یعنی آخرین مرحله شامل سازگاری با شماری از فقدان ها و از دست دادن ها است. مرگ همسر، خویشاوندان و دوستان، از دست دادن شغل به علت بازنشسته شدن یا فقدان پایگاه در جامعه‌ای که اغلب جوانان را ستایش می‌کند و تنهایی و ناامنی همراه با آن.(شولتز،۱۹۹۵٫کریمی وهمکاران،۱۳۷۷)

پرسشنامه شخصیتی ۱۶ عاملی کتل

در این تست به هیچ وجه ، منظور نشان دادن “محسنات” یا ” معایب” نیست. چه؛ این مفاهیم نسبی و مربوط به قلمرو اخلاقند. به عبارت دیگر صحبت از پاسخ “صحیح” یا “غلط” نیست ، زیرا ماهیت هر شخص متفاوت از دیگران است . آن چه در این تست باید مشخص گردد چگونگی بودن یا احساس کردن است که اگر با صداقت بیان شوند؛ دیگر به خودی خود، خوب یا بد نیستند.
شما باید سوال ها را به ترتیب و با دقت بخوانید و پاسخ مورد نظر خود را بین دو امکان ( “بله” – “نه” یا آن که “الف” – “ب”) انتخاب کنید و دور پاسخ مورد انتخاب خود یک دایره بکشید.
یک پاسخ یا امکان بین بینی [بینا بینی] نیز پیش بینی شده است که به صورت ” بین این دو” نوشته شده و در نتیجه ردیف پاسخ های هر سوال به صورت ( بله، بین این دو ، نه) در آمده است. اما توصیه نمی شود که از این پاسخ استفاده کنید. سعی کنید خود را به یکی از دو پاسخ اصلی(بله ، نه) قانع کنید و پاسخ “بین این دو” را انتخاب نکنید؛ مگر آن که واقعا چاره ای نداشته باشید. در این مورد بهتر است که سوال را از نو بخوانید و هر کلمه را سبک وسنگین کنید ( بخصوص قیدهای : خیلی ، بسیار ، اغلب،….) و موقعیت مورد نظر را در تمام اشکال ممکن مجسم کنید .
پاسخ “بین این دو ” ممکن است با معانی مختلف در نظر گرفته شود : (نه بله است و نه آن که نه است) ، ( من نمی دانم) ، (سوال با من تناسب ندارد) … .

۱) آیا دستوراتی که اکنون خوانده اید کاملا می فهمید؟

بله

بین این دو

نه
۲) ایا حاضرید که به این سوال ها تا آنجاکه ممکن است صمیمانه پاسخ دهید؟

بله

بین این دو

نه
۳) آیا از طرز صحبت نامودبانه(حتی وقتی در حضور دیگران نباشد) بدتان می آید؟

بله

بین این دو

نه
۴) آیا گرایش دارید کارهایتان با تانی و تفکر باشد؟

بله

بین این دو

نه
۵) آیا ترجیح می دهید شبی را :
الف- با یک سرگرمی مورد علاقه تان به پایان برسانید؟
ب- یا در یک گردهمایی پر جنب و جوش بگذرانید؟

الف

بین این دو

ب
۶) آیا برایتان اتفاق افتاده است که رد خواب خود به خود راه بروید یا عملی انجام بدهید؟

بله

بین این دو

نه
۷) آیا بیشتر جذب یک :
الف- نمایشبامه یا یک مسابقه ورزشی شده اید؟
ب- یا یک کنفرانس درباره یک موضوع جدی؟

الف

بین این دو

ب
۸) آیا پاره ای چیزهای کوچک اعصاب شما را به گونه ای غیرقابل تحمل ناراحت می کنند؟ هر چند می دانید که این چیزها چندان اهمیتی ندارند؟

بله

بین این دو

نه
۹) آیا ترجیح می دهید( که در شرایط تساوی حقوق ، وجهه و غیره) :
الف – یک فیزیک دان باشید؟
ب- یا فروشنده یک محصول جدید؟

الف

بین این دو

ب
۱۰)آیا فکر می کنید شرم از برهنگی یک پیشداوری معقول است و مردم باید خوشان را از دست آن رها کنند؟

بله

بین این دو

نه
۱۱)آیا دوست می داشتید که :
الف – معلم مدرسه باشید؟
ب- یا یک جنگلبان ؟

الف

بین این دو

ب
۱۲)آیا عمیقا احساس می کنید که مردم باید به داشتن طرز رفتار درست بیشتر توجه کنند و احترام بیشتری برای قانون و اصول رفتار درست قائل باشند؟

بله

بین این دو

نه
۱۳)آیا بیشتر ناراحت می شوید از :
الف- کارهای نامطبوع ولی غیر تعمدی دیگران مثل عطسه کردن با صدای بلند؟
ی- یا قصور در رفتار درست یا اصول اخلاقی؟

الف

بین این دو

ب
۱۴)آیا فکر می کنید که گسترش جلوگیری از باروری [بارداری] (برنامه تنظیم خانواده ، چاره اصلی حل مشکلات اقتصادی جهان است ؟

بله

بین این دو

نه
۱۵)آیا غالبا این میل بسیار آمرانه در شما وجود دارد که فقط به منظور بهتر کردن روحیه خود در کنار افراد خوش مشرب و با نشاط باشید؟

بله

بین این دو

نه
۱۶)آیا عمیقا از حیف و میل متنفرید؟

بله

بین این دو

نه
۱۷)آیا فکر می کنید غلط است چنین تصور کنند که پیشرفت عبارت است از ایجاد تغییرات اساسی در سرمایه داری خصوصی؟

بله

بین این دو

نه
۱۸)آیا ترجیح می دهید همنشین شما شخصی باشد که :
الف- از نظر هنری با استعداد باشد؟
ب- وجهه اجتماعی داشته باشد؟

الف

بین این دو

ب
۱۹)اگر قرار بود که برای اجرای یکی از مقاصد زیر رای می دادید، کدام یک را انتخاب می کردید؟
الف- برقراری رژیم گیاه خواری بر اساس احترام نسبت به زندگی حیوانات؟
ب- عقیم ساختن کودن های ذهنی و کسانی که دارای سرشتی ناقص اند؟

الف

بین این دو

ب
۲۰)آیا از این که وقتی کار می کنید؛ عده ای شما را نگاه کنند، تنفر دارید؟

بله

بین این دو

نه
۲۱)آیا برایتان اتفاق اغلب می افتد که وقتی به آن چه در روز گذشته است؛ فکر می کنید، خود را تنیده و نا آرام احساس کنید؟

بله

بین این دو

نه
۲۲)گمان می کنید که باید دقت کنید که درباره ارزش خود چیزی نگویید و فرصت دهید که دیگران کشف کنند که شما دارای چه توانایی هایی هستید؟

بله

بین این دو

نه
۲۳)آیا به طور کلی موفق می شوید که هیجان های خود را به هر شکلی که باشند، مهار کنید؟

بله

بین این دو

نه
۲۴)آیا برای شما از این که وقت خود را به سوال درباره هدف نهایی زندگی انسانی بگذرانید، یک امر عادی است؟

بله

بین این دو

نه
۲۵)”بیل” برای “کندن” است، همان طور که “چاقو” برای ؟

تیز کردن

بریدن

پوست کردن
۲۶)آیا می توانید افراد خودستایی را که از خود صحبت می کنند یا به طور مستقیم می خواهند بفهمانند که برتر از دیگرانند تحمل کنید؟

بله

بین این دو

نه
۲۷)گمان می کنید که جامعه باید با سرعت بیشتری اشکال جدید زندگی را بپذیرد و سنن یا عادات کهنه را کنار بگذارد؟

بله

بین این دو

نه
۲۸)آیا بیشتر ناراحت می شوید از کسی که :
الف- همیشه همان صحبت ها را از سر می گیرد؟
ب- مست می کند و مزاحم دیگران می شود؟

الف

بین این دو

ب
۲۹)اگر در کاری چنین به نظر آید که بخت باشما یاری نمی کند ، گمان می کنید به خطر کردنش می ارزد؟

بله

بین این دو

نه
۳۰)آیا فکر می کنید اکثر مردم اکراه دارند از این که خود را برای دیگران به زحمت بیندازند، که آن قدرمودبانه کنار می کشند؟

بله

بین این دو

نه
۳۱)آیا لحظاتی وجود دارند که شما نمی توانید مانع شوید که نسبت به خود دلسوزی کنید؟

بله

بین این دو

نه
۳۲)فکر می کنید که تعداد قابل ملاحظه ای آزمایش علمی( نظیر تشریح موجودات زنده یا تهیه مواد انفجاری با قدرت زیاد) وجود دارند که بهتر است ممنوع گردند؟

بله

بین این دو

نه
۳۳)آیا اغلب حسادت وجود شما را فرامی گیرد؟

بله

بین این دو

نه
۳۴)آیا شما گرایش دارید که زود با مردم عصبانی شوید؟

بله

بین این دو

نه
۳۵)آیا شما شخصی پر نشاط و مهیج(شاید بسیار پر نشاط و بسیار مهیج) می دانند؟

بله

بین این دو

نه
۳۶)ترجیح می دهید که لباس شما:
الف- ساده و معقول باشد؟
ب- توام با اندکی سلیقه خاص باشد تا باعث شود دیگران به شما نگاه کنند؟

الف

بین این دو

ب
۳۷)آیا وجدان شما عملا شما را وادار می کند که درکار خود بیش از حد دارای دقت عمل باشید؟

بله

بین این دو

نه
۳۸)اگر باکسی موافق نباشید تمایل داریدکه :
الف- قابل قبول ترین راه حل را که دارای کمترین پیچیدگی ممکن باشد، بیابید؟
ب- آن قدر بحث کنید تا کاملا تفاوت بیت ارزش ها ، اصول یا مواضع فکری روشن شوند؟

الف

بین این دو

ب
۳۹)آیا وضع سلامت شما آن قدر ناپایدار است که شما را وادار می کند غالبا نقشه های خود را تغییر دهید؟

بله

بین این دو

نه
۴۰)ترجیح می دهید که برای تامین زندگی :
الف- به عنوان هنرمند فعالیت کنید؟
ب- به عنوان حسابرس خبره کار کنید؟

الف

بین این دو

ب
۴۱)آیا این احساس را دارید که جدیت شما باعث حس اعتماد در دیگران می شود به قسمی که به طور طبیعی به اجرای نقش رهبری هدایت می شوید؟

بله

بین این دو

نه
۴۲)آیا این احساس را دارید که جدیت شما باعث احساس اعتماد در دیگران می شود به قسمی که به طور طبیعی به اجرای نقش رهبری هدایت می شوید؟

بله

بین این دو

نه
۴۳)آیا به توانایی های خود برای مقابله با فوریت هایی که پیش می آیند، اعتماد دارید؟

بله

بین این دو

نه
۴۴)چه شغلی را ترجیح می دهید :
الف- شغلی که برای شما خیلی گیرا باشد؟
ب- چیزی که کمتر جالب باشد اما شما را از نظر اجتماعی بالا ببرد؟

الف

بین این دو

ب
۴۵)ترجیح می دهید که دوستی از جنس خود داشته باشید که :
الف- عمیقا به فکر مشخص کردن موضع خود نسبت به زندگی در جمیع جهات آن باشد؟
ب- کارآمد ، در انجام امور با کفایت، مطمئن از خود و دارای طرز تفکر عملی باشد؟

الف

بین این دو

ب
۴۶)آیا ترجیح می دهید که در اجتماع :
الف- خود را به وضوح جلو بیندازید و حرف بزنید ؟
ب- آرام در پشت صحنه بمانید؟

الف

بین این دو

ب
۴۷)به طور کلی ترجیح می دهید که :
الف- داستان یک میهمانی که درآن افراد سرشناس حضور دارند یا شرح یک ماجرا را بخوانید؟
ب- یا در آن میهمانی شرکت کنید یا آن ماجرا را تجربه کنید؟

الف

بین این دو

ب
۴۸)از بین اعداد مقابل ، کدام یک با دو عدد دیگر فرق دارد؟

۵

۷

۲
۴۹)فکر می کنید که بسیاری چیزهایی که یک انسان متوسط را به خود مشغول می دارند شایسته آن نیستند که شخص معقولی را به خود مشغول دارند؟

بله

بین این دو

نه
۵۰)آیا به طور کلی بیشتر علاقه دارید که کار ذهنی خود را برای دست یافتن به چاره ای از نتایج مشاهده کنید یا کاربست این نتایج بیشتر مورد نظر شماست؟

بله

بین این دو

نه
۵۱)آیا معمولا در لحظه ای که بیش از همه به انرژی نیاز دارید، دارای انرژی کافی هستید؟

بله

بین این دو

نه
۵۲)آیا وقت خود را زیاد به صحبت درباره میهمانی های بزرگی که در گذشته برایتان دلپذیر بوده اند، می گذرانید یا بیشتر وقت خود را صرف بیاد آوردن آن ها می کنید؟

بله

بین این دو

نه
۵۳)آیا فکر می کنید که شما به دلیل تنش درونی خود برای انجام دادن هر عمل بیشتر از حدی که برای اکثر مردم لازم است ، انرژی صرف می کنید؟

بله

بین این دو

نه
۵۴)آیا گمان می کنید که جای تاسف خواهد بود اگر قسمتی از پولی که برای امور مذهبی اختصاص یافته در اختیار پژوهش عامی قرار گیرد؟

بله

بین این دو

نه
۵۵)وقتی صحبت می کنید:
الف- آیا آن چه را که در اولین وهله به ذهنتان می آید، می گویید؟
ب- یا تامل می کنید تا آنچه می گویید حتی الامکان دقیق و مشخص باشد؟

الف

بین این دو

ب
۵۶)زندگی در کدامیک از دو وضع زیر برای شما قابل ترجیح است :
الف- هنرپیشگی؟
ب- دبیری یک کانون مخصوص جوانان؟

الف

بین این دو

ب
۵۷)آیا هرگز سعی کرده اید که برای ورود به یک محوطه نگهبان یا دربان را به شک بیندازید، در عین حال که می دانسته اید حق ورود به آن جا را دارید؟

بله

بین این دو

نه
۵۸)آیا اتفاق می افتد که چند شکست کوچک ، شما را بی نهایت بر انگیخته کند؟

بله

بین این دو

نه
۵۹)کدام یک از عنوان های روزنامه های زیر ممکن است بیشتر توجه شما را به خود جلب کند :
الف- فیزیکدان ها به کشف مهمی نائل می ایند؟
ب- یک دیکتاتور یک حکومت قانونی را در معرض نهدیدهایی قرار می دهد؟

الف

بین این دو

ب
۶۰)آیا دوست دارید از موقعیتی که دارای تغییر، مسافرت و تنوع (علیرغم معایب آن) است ، برخوردار باشید؟

بله

بین این دو

نه
۶۱)آیا معمولا با رجوع به اصول کلی اخلاقی برای کاری که باید انجام بدهید، تصمیم می گیرند؟

بله

بین این دو

نه
۶۲)ایا تمایل دارید که بی دلیل خود را ازار دهید؟

بله

بین این دو

نه
۶۳)اگر دو بچه آشنا را ببیند که بر سر عروسکی نزاع می کنند، چه می کنید:

بله

بین این دو

نه
۶۴)آیا در شرایط مساوی ترجیح می دهید که یک دوست مرد ( یایک دوست زن) داشته باشید که :
الف- بتواند مردم را تحت تاثیر قرار دهد و یک محفل اجتماعی را تحت سلطه خود در آورد؟
ب- بتواند برای شما یک دوستی روشنفکرانه جالب به ارمغات بیاورد؟

الف

بین این دو

ب
۶۵)ایا این احساس را دارید که به درد هیچ کار نمی خورید و در زندگی هیچوقت موفق نخواهید شد:
الف- به ندرت
ب- اغلب اوقات

الف

بین این دو

ب
۶۶)کدامیک از دو رشته زیر را ترجیح می دهید:
الف – جغرافی را؟
ب- فلسفه را ؟

الف

بین این دو

ب
۶۷)آیا مردمی را ترجیح می دهید که :
الف- همیشه دقیقا از موضع خود آگاهند ؟
ب- با سبک و سنگین کردن له و علیه ، مدت ها در تردیدند؟

الف

بین این دو

ب
۶۸)آیا احساس می کنید که یک مشکل ناگهانی ممکن است شما را در موقعیتی قرار دهد که توانایی حل آن را نداشته باشد؟

بله

بین این دو

نه
۶۹)آیا این احساس را دارید که لازم است قبل از اقدام به کاری ، نقشه هایی دقیق برای آن طرح کرد؟

بله

بین این دو

نه
۷۰)آیا اگر شما را مود استهزا قرار دهند همین امر موجب یاس در شما می شود؟

بله

بین این دو

نه
۷۱)آیا چنانچه منقلب شوید به سرعت خونسردی خود را دوباره به دست می آورید؟

بله

بین این دو

نه
۷۲)آیا می توانید صادقانه بگویی که اگر در شب از یک قبرستان بگذرید ، احساس ناراحتی نخواهید کرد؟

بله

بین این دو

نه
۷۳)نسبت “بزودی” به “هرگز” مثل نسبت ” نزدیک ” است به :

دور

هیچ کجا

وسیعا
۷۴)اگر قرار بود که برای اخذ تصمیم در مورد یکی از اقدامات زیر رای می دادید، کدام یک را انتخاب می کردید؟
الف- به همه توده های مردم یک زبان بین المللی آموخته شود.
ب- به فرد حق داده شود که زندگی جنسی خود را بنا به تشخیص و عقل خود هدایت کند نه آن که از قوانین اخلاقی سنتی تبعیت کند.

الف

بین این دو

ب
۷۵)آیا طبیعتا خجالتی هستید و در حضور کسانی که دارای موقعیت برتری هستند یا از لحاظ مرتبه یا تجربه از شما بالاترند، نارسایی های خود را حس می کنید؟

بله

بین این دو

نه
۷۶)آیا تمایل دارید به :
الف- یک خوش بینی تقریبا بدون تشویش؟
ب- یک بدبینی تقریبا احتیاط آمیز؟

الف

بین این دو

ب
۷۷)آیا بهتر است که جمعه با تاکید بیشتری به عنوان روز وظایف عبادی در نظر گرفته شود؟

بله

بین این دو

نه
۷۸)آیا اغلب اتفاق می افتد بذله هایی را که به ذهنتان میرسد، به زیان دیگران (که گاهی سزاوار آنند) بیان کنید؟

بله

بین این دو

نه
۷۹)آیا اتفاق افتاده است که از صحبت های بدخواهانه ای که پشت سر شما گفته اند، صحبت هایی که هیچ پایه و اساسی نداشته اند، ناراحت شوید؟

بله

بین این دو

نه
۸۰)آیا حتی پس از صرف قهمه یا چای در آخر شب می توانید به خوبی بخوابید؟

بله

بین این دو

نه
۸۱)آیا صبر می کنید تا کاملا از آن چه می گویید مطمئن گردید و بعد وارد بحث شوید؟

بله

بین این دو

نه
۸۲)کدام یک از فعالیت های زیر را ترجیح می دهید:
الف- امرین های بدنی را ؟
ب- بازی های فکری را؟

الف

بین این دو

ب
۸۳)آیا تمایل دارید که بسیار محتاط باشید و احساسات دیگران را مثلا با اجتناب از دادن تذکرات سرسری که بعدا موجب تاسف شما گردند، در مد نظر داشته باشید؟

بله

بین این دو

نه
۸۴)آیا خواستار آن هستید که در روزنامه ها جای مهمتری به شما بدهند :
الف- جایی که به کاشفان می دهند؟
ب- جایی که به کشتی گیران مشهور یا به کسانی که در مسابقات بزرگ مقام اول را کسب می کنند، می دهند؟

الف

بین این دو

ب
۸۵)آیا گاهی تذکراتی می دهید که خود به طور جدی به آن ها اعتقاد ندارید، بلکه برای آن است که با مفتضح کردن دیگران تفریح کنید؟

بله

بین این دو

نه
۸۶)آیا کار شما کاری است که مستلزم دقت بسیار در تمام جزئیات است؟

بله

بین این دو

نه
۸۷)آیا شما را به عنوان شخصی می شناسند که دارای قریحه درون نگری هستید؟

بله

بین این دو

نه
۸۸)آیا بدون دلیل از نوعی حیوان دچار وحشت می شوید؟

بله

بین این دو

نه
۸۹)آیا دوست دارید :
الف- ادعا کنید که می توانید با مشکلات، هر زمان که پیش آیند، مقابله کنید؟
ب- برنامه کاری ترتیب دهید تا تمام مشکلات را قبل از اجرا حل کنید؟

الف

بین این دو

ب
۹۰)آیا در مجموع والدین خود را تحسین می کنید؟

بله

بین این دو

نه
۹۱)ایا می توانید چنان به شدت خود را به یک کار خلاق یا یک کار جالب دلبسته شازید که برایتان نداشتن یک دوست صمیمی کاملا علی السویه باشد؟

بله

بین این دو

نه
۹۲)فکر می کنید که برای شما حل کردن کدام یک از مسائل زیر مهم تر است:
الف- مشکلات سیاسی جهان جدید؟
ب- مساله جهت گیری اخلاقی جهان جدید؟

الف

بین این دو

ب
۹۳)آیا اتفاق می افتد که حالات هیجانی شما باعث شوند که حتی در برابر چشم خود به عنوان یک فرد بی منطق جلوه گر شوید؟

بله

بین این دو

نه
۹۴)آیا دوست دارید که دائما نوع کار خود را عوض کنید؟

بله

بین این دو

نه
۹۵)آیا :
الف- اگر مردم نشان ندهند که به اندازه کافی قدر شما را می دانند، در مقابل این وضع بی تفاوت می مانید؟
ب- یا اگر به اندازه کافی قدر شما را ندانند روحیه خود را از دست می دهید؟

الف

بین این دو

ب
۹۶)آیا این احساس را دارید که چندین بار و اخیرا متهم به خطایی شده اید که آن را مرتکب نشده اید؟

بله

بین این دو

نه
۹۷)فکر می کنید که در ازدواج باید زنی را (شوهری را) ترجیح داد که:
الف- دارای آن چنان وجهه ای باشد که دیگران را به تحسین وادار کند؟
ب- یا بازخورد و رفتار وی در مقابل زندگی اساسا جنبه معنوی داشته باشد یا آن که از قریحه خنری برخوردار باشد؟

الف

بین این دو

ب
۹۸)آیا دوست دارید در یک گروه آن کسی باشید که آن گروه و کارهای آن را ، آن چنان خوب می شناسد که می تواند خود را در راس دیگران قرار دهد؟

بله

بین این دو

نه
۹۹)آیا بیشتر شخصی هستید لجباز و متمایل به پیروی از افکار خاص خود و بدون توجه به عقاید دیگران؟

بله

بین این دو

نه
۱۰۰) اگر در اجتماع دفعتا در مرکز توجه یک گروه قرار بگیرید، ناراحت می شوید؟

بله

بین این دو

نه
۱۰۱) آیا روحیه انتقادی شما بر اثر خواندن نوشته هایی که هدف های تیلیغاتی در آن ها گنچانده شده اند اغلب به اسانی برانگیخته و بیدار می شوند؟

بله

بین این دو

نه
۱۰۲) آیا غالبا از خود ناراضی هستید وهمراه و همراه با آن احساس می کنید که به اندازه دیگران توانایی ندارید؟

بله

بین این دو

نه
۱۰۳) آیا احتیاط ذاتی شما مهمولا مانع می شود که با یک شخص از جنس مخالف خود که او را نمی شناسید ولی بسیار دلفریب است باب گفتگو را بگشایید؟

بله

بین این دو

نه
۱۰۴) رابطه “ترکیب کردن ” با “مخلوط کردن” مثل رابطه”گروه” است با:

دشمنان

لشکر

جمعیت
۱۰۵) آیا آن قدر درد معده کشیده اید که از خود بپرسید آیا من زخم معده دارم؟

بله

بین این دو

نه
۱۰۶) کدام یک از کسرهای زیر مقابل این خط از نوع دوکسر دیگر نیست؟

۱۱/۳

۹/۳

۷/۳
۱۰۷) ترجیح می دهید که به کدام یک از دو شغل زیر اشتغال داشته باشید:
الف- راهنمای حرفه ای برای جوانانی که در جستجوی شغلی هستند؟
ب- مدیر یک موسسه صنعتی ؟

الف

بین این دو

ب
۱۰۸) وقتی افراد مقتدری سعی می کنند که شما را وادار به کاری کنند آیا معمولا تمایل دارید درست به عکس آن عمل کنید؟

بله

بین این دو

نه
۱۰۹) آیا دوست دارید که در مجامع بسیار متعددی مانند میهمانی ها یا مجالس شادی شرکت کنید؟

بله

بین این دو

نه
۱۱۰) آیا معمولا نفرت دارید از این که در چیزهای بسیار شخصی شما را یاری دهند مثلا مستخدمین برای این امور در خدمت شخص شما باشند؟

بله

بین این دو

نه
۱۱۱) آیا دوره هایی وجود دارند که شما احساس بدخلقی کنید و در آن دوره ها مایل به دیدن کسی نباشید:
الف- بسیار به ندرت
ب- اغلب اوقات

الف

بین این دو

ب
۱۱۲) آیا دوست دارید که طرح های خود را شخصا تنظیم نمایید بدون آن که دیگران فکرهایی را در مورد آن ها به شما القاء کنند و بدون آن که با آن ها بحث کنید؟

بله

بین این دو

نه
۱۱۳) آیا این احساس را دارید که گفتگو با افرادی که بسیار خشک و پای بند عادات اجتماعی هستند شما را ناراحت می کند، چون از حساسیت لازم برخوردار نیستند؟

بله

بین این دو

نه
۱۱۴) در مجموع مصاحبت کدام یک را بیشتر ترجیح می دهید:
الف- کتاب را؟
ب- اشخاص را؟

الف

بین این دو

ب
۱۱۵) آیا به آسانی درباره هر موضوعی که فکر خود را به آن مشغول می دارید، تمرکز حاصل می کنید؟

بله

بین این دو

نه
۱۱۶) وقتی کاری را شروع کرده اید که روزها یا ماهها به طول می انجامد، فکر می کنید که:
الف- می توانید به آسانی در هر لحظه آن را کنار بگذارید و استراحت کنید؟
ب- تا کار تمام نشود مشکل است بتوانیدآن را کنار بگذارید و استراحت کنید؟

الف

بین این دو

ب
۱۱۷) اگر بنا باشد که چیزی را درباره موضوع معینی بیاموزید، ترجیح می دهید از چه طریق این کار را انجام دهید :
الف- در جریان بحث های هدایت شده؟
ب- با خواندن کتاب درباره موضوع در مناسب ترین موقع؟

الف

بین این دو

ب
۱۱۸) فکر می کنید که اغلب ما آنقدر گرفتار عیوب هستیم که اگر چشم پوشی متقابل در کار نباشد ، زندگی غیرقابل تحمل تر می شود؟

بله

بین این دو

نه
۱۱۹) وقتی از شما می خواهند که پس از انجام دادن وظایف خود و در پی یک روز کامل کاری ، اضافه کار کنید، آیا:
الف- هرگز هیچ احساس ناراحتی از خود نشان نمی دهید؟
ب- آشکارا نشان می دهید که ناراضی هستید؟

الف

بین این دو

ب
۱۲۰) ترجیح می دهید افرادی که یا شما کار می کنند :
الف- شما را تنها بگذارند؟
ب- عادت کنند که هر موقع که دلشان خواست به دیدن شما بیایند؟

الف

بین این دو

ب
۱۲۱) گمان می کنید که اجتناب از موقعیت هایی که باید در آن ها از آرامش خود منصرف شوید، برایتان لازم است، زیرا که این موقعیت ها برای شما خستگی مفرط به بار می آورند؟

بله

بین این دو

نه
۱۲۲) به کلماتی که در مقابل این جمله قرار گرفته اند نگاه کنید و از بین آن ها کلمه ای را که نوع آن با کلمات دیگر متفاوت است ، انتخاب کنید :

هیچیک

اندکی

بسیار
۱۲۳) آیا گرایش دارید که به همان اندازه (یا بیشتر) دوستانی از جنس مخالف خود داشته باشید یا دوستانی هم جنس خود؟

بله

بین این دو

نه
۱۲۴) وقتی دوستانی برای خود انتخاب می کنید بیشتر به این نکته توجه دارید که :
الف- معاشرت با آن ها مطبوع و آسان است.
ب- از پاره ای از جنبه های اخلاقی خوب و از ذوق سلیم برخوردارند.

الف

بین این دو

ب
۱۲۵) کدام یک از کارهای زیر را ترجیح می دهید :
الف- کار یک پیشخدمت رستوران را؟
ب- کار یک نجار را (البته در شرایط مساوی) ؟

الف

بین این دو

ب
۱۲۶) آیا وقتی کار سختی در پیش دارید، می لرزید، عرق می کنید و نگران می شوید؟

بله

بین این دو

نه
۱۲۷) نسبت ” شگفتی” به ” عجیب” مثل “ترس” است به :

شجاع

مضطرب

موحش
۱۲۸) آیا گرایش دارید که در حضور افراد بالاتر از خود عصبی و نا آرام باشید؟

بله

بین این دو

نه
۱۲۹) آیا غالبا خواب هایی می بینید که بسیار تکان دهنده اند و خواب شما را آشفته می سازند؟

بله

بین این دو

نه
۱۳۰) وقتی که یک کار بدنی یا ذهنی انجام می دهید چه وقت نیاز به استراحت دارید :
الف- فقط پس از آن که اشخاص دیگری که به همان نوع کار مشغول بوده اند از پا درآمده باشند.
ب- پیش از این که هیچ کدام از آن ها چنین نیازی را احساس می کنند .

الف

بین این دو

ب
۱۳۱) آیا معمولا میزان موفقیت خود را در کار یا در ورزش با مردم در میان می گذارید بدو توجه به این نکته که لازم است صبر کنید تا آن ها از شما بپرسند؟

بله

بین این دو

نه
۱۳۲) آیا می توانید خود را به عنوان یک شخص جامعه طلب ( یک شخص اجتماعی) که با میل و علاقه صحبت می کتد ، بدانید؟

الف

بین این دو

ب
۱۳۳) اگر من چهار سال مسن تر از برادرم هستم که شش سال است به دنیا آمده ، سن من دوسال پیش چقدر بوده است ؟

هشت

ده

دوازده
۱۳۴) آیا دارای خصیصه هایی هستید که به دلیل وجود آن ها خود را از بیشتر مردم برتر می دانید؟

بله

بین این دو

نه
۱۳۵) آیا تمایل دارید به این که :
الف- از پذیرفتن این فکر امتناع کنید که بیشتر مردم از نظر ذهنی اندکی عجیبند، گرچه خود آن ها این مطلب را قبول ندارند؟
ب- یا چنین فکری را می پذیرید؟

الف

بین این دو

ب
۱۳۶) وقتی برای خوابیدن به رختخواب می روید آیا تمایل دارید که قبل از به خواب رفتن ، مدتی بیدار بمانید؟

بله

بین این دو

نه
۱۳۷) آیا ترجیح می دهید :
الف- به یک سرود دسته جمعی در یک عبادتگاه ، در کنار یک روحانی گوش دهید؟
ب- یا به یک آهنگ والس در یک مهمانی در کنار دوستان؟

الف

بین این دو

ب
۱۳۸) آیا از این که رفتار شما را مغایر با عادات معمول جامعه یا عجیب بدانند، ناراحت می شوید؟

بله

بین این دو

نه
۱۳۹) آیا شکست ، این اثر را دارد که :
الف- در شما کوشش هتی جدیدی برانگیزد؟
ب- شما را از دنبال کردن خط رفتاری که در آن قرار گرفته اید، مایوس کند؟

الف

بین این دو

ب
۱۴۰) آیا برایتان اسان است که استراحت کنید و “به هیچ چیز اهمیتی ندهید” ، وقتی که چنین کاری برایتان امکان پذیر است؟

بله

بین این دو

نه
۱۴۱) آیا عادت دارید :
الف- به سرعت تصمیم بگیرید؟
ب- یا به کندی و با احتیاط در راه یک تصمیم گام بر می دارید؟

الف

بین این دو

ب
۱۴۲) آیا در فعالیت های گروهی نقش مهمی ایفا می کنید؟

بله

بین این دو

نه
۱۴۳) وقتی دوستان شما کار جدیدی را طرح ریزی می کنند، تمایل دارید که آن ها را در چه جهتی سوق دهید؟
الف- در جهت احتیاط و شاید بدبینی؟
ب- در جهت خوشبینی و شهامت؟

الف

بین این دو

ب
۱۴۴) وقتی مجبور هستید فعالیتی نکنید آیا مشغول چرت زدن می شوید، به خط کشیدن روی کاغذ می پردازید یا با انگشتان خود به چنین فعالیت هایی مبادرت می ورزید؟

بله

بین این دو

نه
۱۴۵) فکر می کنید بیشتر مردم اگر فقط سعی می کردند و اگر از خود پشتکار نشان می دادند، در زندگی موفق می شدند؟

بله

بین این دو

نه
۱۴۶) آیا فکر می کنید بیشتر مشکلات زمان ما ناشی از :
الف- کمبود هوش و تربیت است؟
ب- سوء نیت و کمبود درک درست ذاتی است؟

الف

بین این دو

ب
۱۴۷) نسبت “تپه” به “کوه” مثل “دریاچه” است به :

سیل

جلگه

اقیانوس
۱۴۸) آیا :
الف- از ابراز بی حوصلگی نسبت به کسانی که رفتاری نامعقول دارند، اجتناب می کنید؟
ب- به مردم نشان می دهید که درباره آن ها چه فکر می کنید؟

الف

بین این دو

ب
۱۴۹) ایا وکالت دادگستری را بر خلبانی ترجیح می دهید( البته در صورت تساوی سایر شرایط) ؟

بله

بین این دو

نه
۱۵۰) آیا مشهورید به این که :
الف – سرسخت هستید و روحیه انتقادی در شما بیش از حد معمول است ؟
ب- زندگی را آسان می گیرید و از خود تفاهم نشان می دهید؟

الف

بین این دو

ب
۱۵۱) آیا فکر می کنید که وقتی مساله تصمیم گیری مطرح است مردم باید :
الف- از احساسات و آرمان هایی که به آن ها آموخته اند، تبعیت کنند؟
ب- با خونسردی و به شیوه منطقی استدلال کنند تا به نتایج مورد نظر خود دست یابند، و به این ترتیب آشکارا عقل و احساس را از یکدیگر جدا سازند؟

الف

بین این دو

ب
۱۵۲) آیا به نظر شما حرف زدن و از حفظ سخن گفتن در مقابل جمعیت زیاد، کار مشکلی است ؟

بله

بین این دو

نه
۱۵۳) اگر اتفاق بیفتد که ضمن صحبت با گروه کوچکی از اشخاص ، متوجه شوید که یک یا دو نفر از آن ها کمرو هستند آیا :
الف- آن ها را تشویق می کنید که چیزی بگویند؟
ب- یا آن که در لحظاتی که مکالمه قطع می شود، شما از فرصت استفاده می کنید که خود حرف بزنید؟

الف

بین این دو

ب
۱۵۴) اگر در یک کارخانه سازنده لوازم مکانیکی کار می کردید:
الف- ترجیح می دادید که در قسمت تهیه طرح های دقیق کار کنید؟
ب- یا با خریداران احتمالی محصولات کارخانه مذاکره کنید؟

الف

بین این دو

ب
۱۵۵) آیا از اختلالات گوارشی رنج می برید، مثلا در اوقاتی که بیشتر از معمول کار می کنید:
الف- به ندرت
ب- فراوان

الف

بین این دو

ب
۱۵۶) ترجیح می دهید که :
الف- مهندس باشید .
ب- یا استاد جامعه شناسی؟

الف

بین این دو

ب
۱۵۷) آیا دوست دارید که لباس پوشیدن شما :
الف- جلب توجه نکند و یا به طرزی باشد که معمولا مورد قبول دوستان شماست؟
ب- کمی سلیقه شخصی در آن به کار رفته باشد و تاکید بر رنگ ها و پارچه ها به نحوی بیانگر شخصیت باشد؟

الف

بین این دو

ب
۱۵۸) اگر در مورد یک شخص قانع شده باشید که نادرست و خوذخواه است، آیا سعی می کنید که این امر را به او ثابت کنید، حتی اگر این کار شما را بسیار ناراحت کند؟

بله

بین این دو

نه
۱۵۹) آیا ترجیح می دهید که :
الف- گزارش جنگ های روز ، گزارش های سیاسی یا نظامی بخوانید؟
ب- یا یک رمان تخیلی را که جنبه احساساتی داشته باشد؟

الف

بین این دو

ب
۱۶۰) آیا شما از اشخاصی هستید که واکنش هیجانی آن ها نسبت به جنبه های هنری، چنان شدید است که درک درست واقعیات را در آن ها تحت الشعاع قرار می دهد، مثلا ایا واکنش در شما به حدی است که نمی توانید در خانه ای که بد تزیین شده زندگی کنید حتی اگر این منازل از جهات دیگر دارای مزایایی باشند؟

بله

بین این دو

نه
۱۶۱) آیا شما خود را به منزله شخصی می دانید که به آسانی اقناع می شود و در جستجوی دقت عمل نیست؟

بله

بین این دو

نه
۱۶۲) وقتی در راه رسیدن به یک هدف که برایتان با ارزش است، با موانع جدی روبرو می شوید، آیا:
الف- خود را با این وضع ، از طریق یافتن هدف دیگری که تقریبا به همان اندازه ارضا کننده است، سازش می دهید.
ب- به تلاش بی امان خود علیرغم مشکلات فزاینده ادامه می دهید.

الف

بین این دو

ب
۱۶۳) آیا گاهی وسط شب از خواب بیدار می شوید و به دلیل دلواپسی هایی که دارید، خوابیدن مجدد برایتان مشکل است ؟

بله

بین این دو

نه
۱۶۴) اگر بنا بود که یک طرح سازنده تهیه می کردید، ترجیح می دادید که مطابق کدام یک از دو روش کار کنید :
الف- با کمیته ای مرکب از افراد با لیاقت و علافمند به تحقیق آن ؟
ب- به وسیله خودتان با کمک یکی دو نفر که زیر نظر شما کار می کنند؟

الف

بین این دو

ب
۱۶۵) آیا معمولا شما را به عنوان یک فرد اهل عمل می شناسند؟

بله

بین این دو

نه
۱۶۶) اگر درباره شما این طور اظهار نظر کنن که شما شخصی هستید که از صحبت کردن خوشتان می اید و هربار که فرصت گفتگو با شخص دیگری دست می دهد، احساس می کنید که دل خود را خالی کرده اید، آیا فکر می کنیدکه :
الف- این قضاوت غلط است.
ب- درست وصف حال شماست.

الف

بین این دو

ب
۱۶۷) ترجیح می دهید استادی داشته باشید که :
الف- نسبت به شما بی توجه باشد و بگذارد کارتان را به میل خود اداره کنید؟
ب- شما را دائما زیر نظر بگیرد و مطالبی را به شما القا کند.

الف

بین این دو

ب
۱۶۸) ترجیح می دهید در کجا با دوستان خود قرار ملاقات بگذارید:
الف- در یک کافه شلوغ و پر مشتری
ب- در یک محل تجمع گزیده و دنج

الف

بین این دو

ب
۱۶۹) اگر بنا بود سه نوع سرگرمی داشتید، کدام یک از دو ردیف سرگرمی زیر را انتخاب می کردید :
الف- نوازندگی دریمک ارکستر،بازی بریج، بازی فوتبال
ب-عکاسی، تهیه مجموعه یا سنگ های مختلف ، قایق سواری

الف

بین این دو

ب
۱۷۰) آیا وقتی کسل هستید، این کسالت را با گفتن نکاتی که دیگران را آزرده می سازد نشان می دهید :
الف- به ندرت
ب- غالبا

الف

بین این دو

ب
۱۷۱) وقتی مردم را در اتوبوس می بیند، آیا دوست دارید وقتتان را به این بگذرانید که از خود بپرسیدآن ها به چه کاری مشغولند، به چه چیزی فکر می کنن، و از این قبیل افکار؟

بله

بین این دو

نه
۱۷۲) وقتی که یک حریف یا یک رقیب دارید، آیا می توانید با تمام نیرو با او مبارزه کنید بدون آن که احساس خصومت یا حسادت نسبت به او داشته باشد؟

بله

بین این دو

نه
۱۷۳) رابطه “قند” با “چای” مثل رابطه “نمک” است با :

قهوه

سوپ

فنجان
۱۷۴) آیا ترجیح می دهید که شبی را :
الف- با کارکردن به تنهایی بگذرانید.
ب- یا در یک میهمانی بدون آن که هدف خاصی داشته باشید؟

الف

بین این دو

ب
۱۷۵) نسبت “داشتن” به “ثروتمند” مثل “دانستن” است به :

خردمند

مغرور

پیر
۱۷۶) آیا گاهی فکر می کنید که مردم اکثرا به آن اندازه ای که برازنده حسن نیت شما باشد، در مقابل شما خوب و با ملاحظه نیستند؟

بله

بین این دو

نه
۱۷۷) کدام یک از کلمات مقابل این سطر با دو کلمه دیگر تناسب ندارد ؟

شکسته

وسیع

منظم
۱۷۸) فکر می کنید واکسن زدن به بچه های خیلی کوچک، بی رحمی است و والدین باید این حق را داشته باشند که خواستار تعویق واکسیناسیون شوند؟

بله

بین این دو

نه
۱۷۹) آیا :
الف- وقتی شما در جمع قرار می گیرید احساسات خود را به آسانی و فوری نشان می دهید؟
ب- یا آن ها را در خود نگه می دارید؟

الف

بین این دو

ب
۱۸۰) آیا فکر می کنید که حفظ قدرت نظامی مهمتر از سعی در گسترش اتحاد با دیگر ملل است؟

بله

بین این دو

نه
۱۸۱) آیا ترجیح می دهید که :
الف- فرصت هایی برای آزمایش احساسات درونی خود بیابید؟
ب- یا از این موقعیت ها اجتناب کنید؟

الف

بین این دو

ب
۱۸۲) نوع کدام یک از اشیاء مقابل این سطر از توع دو شئ دیگر متفاوت است؟

شمع

ماه

چراغ برق
۱۸۳) آیا در زمینه مسائل اجتماعی شما را به عنوان شخصی می دانند که :
الف- با تفاهم و آرمان نگر هستید؟
ب- خشن و اهل عمل هستید؟

الف

بین این دو

ب
۱۸۴) آیا دارای این احساس هستید که می توان شخصیت شما را به آسانی در ک کرد و بسیاری از اشخاص شما را درک و با شما هم احساسی می کنند؟

بله

بین این دو

نه
۱۸۵) آیا ترجیح می دهید که یک بعد از ظهر بیکاری خود را :
الف- در یک نمایشگاه آثار هنری بگذرانید؟
ب- یا بادوستان دور یک میز بازی کنید؟

الف

بین این دو

ب
۱۸۶) آیا هیچگاه یک احساس ناگهانی ترس یا خطر مبهم ، بدون آن که دلیل قابل قبولی داشته باشد، در شما به وجود آمده است ؟

بله

بین این دو

نه
۱۸۷) آیا به هر یک از سوال های قبلی :
الف- با علامت گذاشتن روی همین نسخه پاسخ داده اید؟
ب- یا روی پاسخنامه جداگانه علامت زده اید؟

الف

بین این دو

ب

منابع:
[۱]. سیاسی، علی‌اکبر؛ نظریه‌های مربوط به شخصیت، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۴، ص۳۱۷ و شولتز، دوان و شولتز، سیدنی آلن؛ نظریه‌های شخصیت، یحیی سیدمحمدی، تهران، نشر ویرایش، ۱۳۸۹، چاپ هفدهم، ص۳۰۵-۳۰۴٫
[۲]. شولتز، دوان و شولتز، سیدنی آلن؛ پیشین، ص۳۰۵٫
[۳]. سیاسی، علی‌اکبر؛ پیشین، ص۳۱۷٫
[۴]. شولتز، دوان و شولتز، سیدنی آلن؛ پیشین، ص۳۰۵٫
[۵]. همان، ص۳۰۶-۳۰۵٫
[۶]. سیاسی، علی‌اکبر؛ پیشین، ص۳۱۷٫
[۷]. شولتز، دوان و شولتز، سیدنی آلن؛ پیشین، ص۳۰۶٫
[۸]. همان، ص۳۰۵٫
[۹]. سیاسی، علی‌اکبر؛ پیشین، ص۳۱۷٫
[۱۰]. اسمیت، ادوارد و دیگران؛ زمینه روان‌شناسی هیلگارد، نصرت‌الله پورافكاری، تهران، آینده‌سازان: شهراب، ۱۳۸۴، چاپ اول، ج ۲، ص۳۹۱٫
[۱۱]. سیاسی، علی‌اکبر؛ پیشین، ص۳۱۷٫
[۱۲]. شولتز، دوان و شولتز، سیدنی آلن؛ پیشین، ص۳۰۶-۳۰۵٫
[۱۳]. پارسا، محمد؛ زمینه نوین روان‌شناسی، تهران، بعثت، ۱۳۸۳، ‌چاپ بیستم، ص۱۷۳٫
[۱۴]. كریمی، یوسف؛ روان‌شناسی شخصیت، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، ۱۳۸۹، چاپ ۲۳، ص۷۱٫
[۱۵]. همان، ص ۱۴۹٫
[۱۶]. شاملو، سعید؛ مکتب‌ها و نظریه‌ها در روان‌پزشکی، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هشتم، ص۱۷۳٫
[۱۷]. سیاسی، علی‌اکبر؛ پیشین، ص۳۱۷٫
[۱۸]. كریمی، یوسف؛ پیشین، ص ۲۱۱ و ۲۱۲٫
[۱۹]. كریستنسن یان، واگنر هاگ، هالیدی سباستین؛ روان‌شناسی عمومی، ابولقاسم بشیری و دیگران، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۵، چاپ اول، ص۵۷۲٫
[۲۰]. همان، ص۵۷۵٫
[۲۱]. شولتز، دوان و شولتز، سیدنی آلن؛ همان، ص۳۱۶٫
[۲۲]. كریستنسن یان، واگنر هاگ، هالیدی سباستین، پیشین، ص۵۷۶-۵۷۵٫
شریفی ، حسن پاشا . نظریه و کاربرد آزمون های هوش و شخصیت . انتشارات سخن

 

لطفا امتیاز هید
  • عالی (1)
  • خوب (0)
  • قابل قبول (0)
  • ضعیف (0)

فرستادن دیدگاه


حامیان